کلماتم را
در جوی سحر میشویم
لحظههایم را
در روشنی بارانها
تا برای تو شعری بسرایم، روشن
تا که بیدغدغه بیابهام
سخنانم را
در حضور باد
این سالک دشت و هامون
با تو بیپرده بگویم
که تو را
دوست میدارم تا مرز جنون
دکتر شفیعی کدکنی
صادقانه بگویم بارانـــــــ را دوست دارم چون پاکـــــ وصــــادق است..وقتی میبارددلم برایت تنگ میشود بیشتر از همیشه...
کلماتم را تا برای تو شعری بسرایم، روشن تا که بیدغدغه بیابهام دکتر شفیعی کدکنی
نظرات شما عزیزان:
در جوی سحر میشویم
لحظههایم را
در روشنی بارانها
سخنانم را
در حضور باد
این سالک دشت و هامون
با تو بیپرده بگویم
که تو را
دوست میدارم تا مرز جنون
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |
گرافیک - دندانپزشک - مطالب علمی - تراکتور | خشم